حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) در خطبه منای خود، بعضی آیات را مورد استناد قرار دادند: «لَوْلا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ»(سوره مائده، آیه ۶۳)، یک آیه دیگر هم مورد استناد امام حسین(ع) قرار گرفته است که آن هم مربوط به بنیاسرائیل و یهود است: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا و َکَانُوا یَعْتَدُونَ»(سوره مائده، آیه۷۸)، عدهای از بنیاسرائیل بر زبان حضرت داود و حضرت عیسی مورد لعن و نفرین قرار گرفتند. علت لعن شدن هم این بود که آنها تعدی و تجاوز کردند و معصیت کردند: «کَانُوا لَا یَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ»(سوره مائده، آیه۷۹)، تعدی و معصیت آنها این بود که در برابر منکری که انجام میگرفت نهی نمیکردند، سکوت میکردند. چه بد رفتاری داشتند. … قول اثم و حرامخواری کار خود علماء نبود.
خود احبار و رهبان از نظر رفتارهای شخصی، افراد منزّهی بودند، زبان و اموالشان منزّه بود چون اعتراض نسبت به سخن آنها و نسبت به مسائل مالی و اقتصادی آنها نیست. اعتراض به این است که شما که جامهی عالم دینی به تن کردهاید، باید در برابر ظلم و فساد اعتراض داشته باشید، چرا سکوت میکنید؟!
این «قول اثم»، دروغگویی، فریبکاری، کتمان حقایق، این «اکل سحت» از ناحیهی فرمانروایان سرمیزد و از علماء توقع بود که اعتراض کنند و آنها به این توقع و انتظار عمل نکردند. سخن حضرت این است: «إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَهِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ» خداوند بر احبار، این عیب و نقطهی ضعف را گرفت چون از ظالمان و ستمکارانی که در آن عصر حضور داشتند، منکر و فساد را میدیدند ولی در عینحال بیتفاوت بودند.
منبع: بخشی از سخنرانی استاد سروش محلاتی-محرم 1400