ظلمستیزی و مبارزه علیه بی عدالتی از دستورات و تأکیدات فراوان قرآن است به نحوی که ۲۹۰ آیه به مبارزه با ستمکاران، ستمکاری و دفاع از مظلومان اختصاص یافته است. این ظلم نیز در سه سطح ظلم به خداوند مانند شرک و کفر و نفی آیات قرآن، ظلم به دیگران مانند قتل و دزدی و نیز ظلم به نفس مانند پیروی از هواهای نفسانی مطرح شده است.
یکی از این آیات که به مسئله ظلم و ستم با محوریت تبعات سکوت در مقابل ظالمان پرداخته، آیه ۱۶۵ سوره مبارکه «اعراف» است که میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ؛ پس هنگامى كه آنچه را بدان تذكر داده شده بودند، از ياد بردند، كسانى را كه از [كارِ] بد باز مىداشتند نجات داديم؛ و كسانى را كه ستم كردند، به سزاى آنكه نافرمانى مىكردند، به عذابى شديد گرفتار كرديم.»
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه در المیزان بیان میکند: «مقصود از «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ» فراموشى تذكرها و بیتاثير شدن آن در دلهاى ايشان است، هر چند به ياد آن تذكرها بوده باشند، زيرا اخذ الهى مسبب بیاعتنايى به اوامر او و اعراض از تذكرهاى انبياى او است، وگرنه اگر مقصود فراموشى باشد عقوبت معنا نداشت، چون فراموشى به حسب طبع خودش مانع از فعليت تكليف و حلول عقوبت است.
در آيه مورد بحث كه فرمود: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ …» مقصود از نسيان همين بیاثر شدن تذكرات است.
همچنین آيه دلالت میكند كه خداوند سکوت کنندگان را به خاطر سكوتشان و ترك نكردن مراوده با ظالمان شريك ظلم متجاوزين شناخته است و نيز آيه شريفه دلالت میكند بر يك سنت عمومى الهى ـ نه اينكه اين روش تنها اختصاص به بنى اسرائيل داشته باشد ـ و آن سنت اين است كه جلوگيرى نكردن از ستم ستمگران و موعظه نكردن ايشان در صورت امكان و قطع نكردن رابطه با ايشان در صورت عدم امكان موعظه، شركت در ظلم است، و عذابى كه از طرف پروردگار در كمين ستمگران است، در كمين شركاى ايشان نيز است.»