«ذنب رسالتی» نتیجه بزرگترین طاعت ربانی

معنای «ذنب» و «غفران ذنب»

در قرآن کلماتی مانند «اثم»، «جرم»، «حوب»، «خطیٔه»، «فسق»، «فجور»، «معصیت»، «وزر» و «ذنب» در معانی نزدیک به «گناه» به کار رفته است. در مقابل از کلمات «ستر»، «صفح»، «عفو»، «اعتذار»، «توبه» و «غفران» در معانی نزدیک به «بخشش از گناه» به کار رفته است.

این دو دسته، می‌تواند در ترکیب‌های مختلفی به کار رود. به طور مثال «استغفار» می‌تواند در ترکیب با «عصیان» یا «ذنب» به کار رود و طبعا در هر دو مورد می‌تواند دارای معنای صحیح باشد. هر چند جزییات و لطایف معانی با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

در مورد پیامبر اکرم (صلوات‌الله علیه و آله)در قرآن ، تعبیر «استغفار از ذنب» به کار رفته است:

و استغفر لذنبک (غافر:۵۵ و محمد:۱۹).
(لیغفر لک اللّه ما تقدم من ذنبک و ما تأخر (فتح:۲)

غفران

«غفران» مصدر از «غفر الشیء: آن چیز را پوشاند» است. «غفر» به معنای آن است که جامه‌ای در تن کسی بپوشانی که تن او را از آلودگی نگه دارد. از همین باب است که یکی به دیگری می‌گوید: «اغفر ثوبک فی الوعاء» یعنی جامه‌ات را در خم رنگ بینداز و آن را رنگ کن تا دیرتر چرک را نشان دهد. «ثوب ذو غفر» به لباسی گویند که دارای پرزهایی است که نسوج آن را می‌پوشاند و به کلاه‌خودی که سر را یکسره می‌پوشانند «مغفر» گویند.

غفران به معنای بخشش گناه نیز به کار می‌رود. کلمه «غفار» نود و شش بار در مقام اسم یا صفت خدای بزرگ به کار رفته است که معنای تقریبی آن «بسیار بخشاینده» است. صیغه امر فعل «غفر» هفده بار در قرآن به کار رفته است که در آن گویندگان آن مستقیما از خدا طلب بخشایش می‌کنند. خود پیامبر نیز برای دیگران طلب بخشایش می‌کند (نساء:۶۴). بخشایش از ثروت بهتر است (آل عمران:۱۵۷) و از جمله برکت‌های بزرگ بهشت و همتا با بهشت است ( بقره:۲۲۱ و ۲۶۸، آل عمران: ۱۳۶، نساء:۹۶، ماءده:۹، انفال:۴ و ۷۴، هود:۱۱، حج:۵۰، نور:۲۶، احزاب:۳۵، سبا:۴، فاطر:۷، یس:۱۱، محمد:۱۵، فتح:۲۹، حجرات:۳، حدید:۲۰، ملک:۱۲)

اما آیا در همه ترکیبات استغفار با کلمات در معنای نزذیک به گناه مانند «اثم» یا «ذنب»، معنای استغفار از گناه دارد یا معانی دیگری نیز برای این ترکیبات وجود دارد؟

ذنب

«ذنب» مصدر «ذنبه: دم آن را هدف قرار داد» است و اصل آن همان «ذنب» به معنای دم و دنباله است. «ذنبته» یعنی رسیدم به آن و دم آن را گرفتم. به هر عملی که دنباله وخیم و فوت نفع یا مصلحت دارد، ذنب گفته می‌شود. در واقع در معنای کلی هر وبال و اثر بد ناشی از هر عمل انسان است، هر چند آن عمل مخالف فرامین تشریعی خدا نباشد. از آن جهت به گناه «ذنب» اطلاق می‌شود که کاری است که پایان ناخوشایندی دارد و به طور دقیق‌تر، به تبعات و عقوبت گناه یا اشاره به اعمال زشت آدمی دارد که به دنبال او خواهد بود.

مفرد بودن کلمه «ذنب» در ارتباط با پیامبر

کلمه «ذنب» در مورد ایشان همواره به صورت مفرد ادا شده است. در واقع پیامبر یک عمل انجام داده که صفت «ذنب» داشته است. با کنار هم گذاشتن سه آیه می‌توان فهمید که این «ذنب» در کنار «فتح» در آیه دوم سوره فتح معنادار است:
ما به تو پیروزی چشمگیری بر دشمنان دادیم تا ذنب‌های پیشین و پسین تو را ببخشیم (ترجمه آزاد فتح:۱-۲).

آیا به کسی به خاطر گناه جایزه می‌دهند؟ آن هم در ابعاد پیروزی بر بزرگترین دشمنان و تثبیت حاکمیت؟ آیا ایشان چون گناه کرده و اعمال خلاف انجام داده، خدای متعال به عنوان هدیه به او جایزه داده است؟ این ارتباط غیرمنطقی است. در واقع می‌توان متوجه شد که معنای ذنب، هر چه باشد، در ارتباط با صلح حدیبیه و سپس فتح مکه است. فتح مذکور در آیه فتح، اشاره به ترک مخاصمه بین پیامبر و قریش در صلح حدیبیه است که بر طیق آیه، در آینده منجر به غفر از ذنب پیامبر خواهد شد. اگر گناه مذکور در آیه، به گناه شرعی مربوط بود، هیچ ارتباطی با صلح حدیبیه و فتح مکه ندارد. و این موضوع راز استفاده از کلمه مفرد «ذنب» را برای ما روشن می‌کند.

استغفار از ذنب

آیا کاربرد استغفار از ذنب برای پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) همان معنای «آمرزش گناهان» را دارد یا معنای دیگری می‌توان برای آن تصور کرد؟

همانطور که بحث شد، ذنب هم به تبعات ناشی از اعمال گناه‌آلود و هم به اعمال غیرگناه انسان اطلاق می‌شود که ممکن است تبعاتی برای فرد داشته باشد. بنابراین، ذنب صفت یک فعل است و نه خود فعل است و به عبارت بهتر، به فعلی اشاره می‌شود که دنباله و تبعاتی به وجود می‌آورد. اگر ذنب را به معنای فعل عصیان بگیریم، با عصمت پیامبر که در جای خود اثبات می‌شود در تضاد است. آیا ادله عصمت در مقابل این عبارت مقاوم نیستند و در واقع این عبارت، خود نافی عصمت است؟ اگر این چنین نیست، بایستی معنایی برای آن بیابیم که نافی عصمت نباشد.

دعوت‌های پیامبران برای مهار موج حیوانیت‌ها و شهوات و خودخواهی‌ها و خودراهی‌ها و خودبینی‌ها و اشرافیت، عامل درگیری‌ها و تبعاتی برای انبیا در زمان حیات‌شان بوده است. رسول خدا (ص): «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ». بنابراین می‌توان گفت که استغفار از ذنب برای شخص رسول الله به معنای «پوشش‌خواهی از تبعات امور رسالتی» ایشان است. در واقع پیامبر مامور است تا در عهد مکی که همواره مظلوم، در حال فرار، در محاصره اقتصادی شعب، و در عهد مدنی در معرض جنگ با مشرکان مکی و آزار منافقان و یهودیان مدنی بوده، از خدا «غفر» و پوشش بخواهد که نماد اصلی این «غفر»، همان فتح مکه بوده که حاکمیت ایشان را بر شبه جزیره تثبیت کرد. بنابراین این «غفر»خواهی از «ذنب رسالتی»، نه گناه بلکه بزرگ‌ترین طاعت ربانی بوده است.

منابع:

تفسیر الفرقان، آیت الله صادقی تهرانی
ترادف در قرآن کریم
تفسیر واژگان قرآن کریم
دایره المعارف قرآن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *