معنای افول ستارگان
قوم حضرت ابراهیم -علیهالسلام – مردم سرزمین رافدین (بینالنهرین) چند گونه خدا داشتند: الههها، اجرام آسمانی و بت. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد که آنها از علم نجوم آگاه بودند و طبعا از آن برای پیشگویی نیز استفاده میکردند. حتی بنا بر گزارش قرآن از اندازه آنها نیز تا حدی آگاه بودند (-> انبیاء:۷۸).
در میان این قوم، سه جرم آسمانی مهم یعنی خورشید، ماه و زهره (ستاره صبح)اهمیت داشت. قرآن از این سه جرم آسمانی با عنوان «کوکب»، «القمر» و «الشمس» نام برده است. برخی از اعتقادات قوم این پیامبر خدا، در مورد این اجرام آسمانی به شرح زیر است:
۱) ماه که پدر خورشید و دیرینتر از وی محسوب میشد. نامهای دیگر آن در بین سایر اقوام آن دوران، به «سین»، «ود»، «سهر»، «رخ»، «ننا» و «تنر» معروف بود. ماه ترتیب دهنده روزها و ماه ها و سالهاست و نقش مهمی در غیب گویی دارد. ماه گرفتگی، یکی از عناصر مهم در پیشگویی های نجومی است که در در اسطوره ها، نشان از حمله ارواح خبیثه به آن دارند. در زمان ماه گرفتگی به مردم به سوی معابد رفته و قربانی و دعا می کردند. سرانجام ماه با قوس و کمان خود بر ارواح خبیث پیروز می شد. این اعتقادات بعدها به سرزمین سوریه نیز منتقل شد.
۲) خدای خورشید پس از پدرش در مرتبه دوم قرار داشت. نام دیگر آن «آفتاب : شمش» است. عربهای جنوب آن را مونث میدانستند. ولی در بین سومریان مذکر بود. خورشید قاضی اعظم بود که قوانین دادگری را به پادشاهان دیکته می کرد.
۳) خدای زهره خواهر خورشید و بانوی آسمان محسوب میشد. از نامهای دیگر آن «انینا» و «عشتار – عشتار» نامیده میشد. گاهی نیز از آن به عنوان «هشت شعاع» یا «شانزده شعاع» تعبیر میشود. اگر ستاره شب باشد، خدای لذت است و هر که را بخواهد به پادشاهی میرساند.(بررسی تاریخی قصص قرآن، جلد چهارم، باب دوم (سیره ابراهیم خلیل در عراق)، بخش اول (خدایان قوم ابراهیم).
بعید نیست که آنها در اثر استفاده زیاد ازعلم نجوم برای پیشگویی، معتقد به تاثیر آنها نیز شده باشند. از این رو برای آنها اثر مستقل قایل شده و به پرستش آن روی آورده باشند. حضرت ابراهیم علیهالسلام در مقابله با خداانگاری آنها، به “افول” آنها اشاره میکند و آن را نشانهای بر عدم قدرت آنها میداند.
فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ
آنگاه که ستاره صبح، خورشید یا ماه افول کرد، گفت: من افول کنندگان را دوست نمیدارم.
انبیاء:۷۶-۷۷ و ۷۸
اما افول چند معنا میتواند داشته باشد؟
۱) اگر معنای ظاهری را ملاک قرار بدهیم، افول یعنی پنهان شدن و مغلوب شدن توسط سیارهای دیگر که منجر به غروب آن ستاره میشود. آیا خدایی که توسط سیارهای دیگر پوشیده میشود و و تحت تاثیر قرار می گیرد، قابل پرستش است؟
۲) همچنین میتواند نشان از دوری و نزدیکی ستاره باشد. آیا جرمی که گاه دور است و گاه نزدیک، خدایی که محدود در مکان و هندسه فضایی است، میتواند قابل پرستش باشد؟
۳) اگر آن را در قالب علم نجوم معنا کنیم، افول به حالات مختلف سیاره اشاره میکند. آیا جرمی که گاه در شرف است و گاه در هبوط میتواند خدای قابل پرستشی باشد؟ آیا خدایی که حاکم یک برج است و در یازده برج دیگر محکوم است، قابل پرستش است؟
استدلال حضرت ابراهیم در برابر قومی که ستارگان را خدای خویش می دانستند و آنها را با فرض مستقل بودن دارای تاثیر می دانستند حکایت از این دارد که تغییر در حالات تاثیر گذاری و کم و زیاد شدن قدرت ، شایسته خدایی که باید پرستش شود نیست .
توضیح معنای سوم آن است که در علم نجوم ، سیارات و ستاره ها بر اساس جایگاه های خود در آسمان که در طول ساعات و روزهای مختلف متفاوت می باشد دارای تاثیرات گوناگون دانسته می شوند. برای مثال سیاره ای در برج عقرب در شرف خویش است و بیشترین تاثیر را می تواند بر روی کاینات و انسان ها بگذارد اما همان سیاره وقتی به برجی دیگر میرود که در هبوط می رود و تاثیر کمتری می تواند داشته باشد. با توجه به این مطلب استدلال حضرت ابراهیم در برابر قومی که ستارگان را خدای خویش می دانستند و آنها را با فرض مستقل بودن دارای تاثیر می دانستند حکایت از این دارد که تغییر در حالات تاثیر گذاری و کم و زیاد شدن قدرت ، شایسته خدایی که باید پرستش شود نیست .
پاورقیها:: احتمالا بین «سیناء» در طور سیناء با «سین» ارتباط معنایی وجود داشته باشد.
«رخ» ریشه کلمه تاریخ است. چنانچه ماه، نقش تقویمی نیز دارد.
«تنر» نزدیک به کلمه «منیر» در عربی